قشنگترین روز خدا
در 20تیر پنج شنبه صبح مامان به همراه بابایی و مادر جون رفتن بیمارستان صدوقی بعد از بستری شدن خداوند سبحان در دومین روز ماه مبارک رمضان ،ماه ضیافت الهی، یک گل پسر دوست داشتنی را راس ساعت 21:5 به ما هدیه داد. بعد از گذشت یکی دو ساعت، ساعت 24 کنارم بودی اون لحظه بهترین لحظه زندگی من و بابایی بود چون دیگه لحظه دیدار رسیده بود و ما دیگه صاحب فرزند شده بودیم وقتی برای اولین بار دیدمت و صدای گریه ات را شنیدم اصلا باورم نمیشد که مامان این گل پسر تپل مپل منم . تو به این دنیا آمدی و وجود ما را تصرف کردی دنیا مال توست تویی که یک لحظه دیدن چشمهایت ،جادوی زندگیم شد. *سلام عزیزک،گل پسر دوست داش...